من و تو می توانیم که....

......

تمام سپاس من از آن او که هر وقت او را خواستم بود ، هر وقت منو خواست نبودم

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌صفت باشم ،
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:
من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ،
من را خودم از خودم ساخته‌ام،
تو را دیگرى باید برایت بسازد
و تو هم به یاد داشته باش منی که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى
و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه
ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.
می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسان‌هاست،
پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد

[ چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,

] [ 22:51 ] [ revive ]

[ ]

سلام به دوستان خوبم...

امیدوارم هرکجا که هستید خوب و خوش و سلامت باشید...

یه نفر ازم پرسید چرا این چرخه که "من تو را دوست دارم تو دیگری را دیگری، دیگری را و دیگری مرا  و همه ما تنهاییم" تموم نمیشه؟

گفتم این قانون زندگیه....ادمها به چیزی که دارن قانع نیستن...

ما انسانها همیشه چیزایی رو که داریم دوست نداریم در عوض چیزایی که نداریمو خیلی دوست داریم وقتی هم که به دستشون میاریم بعد از یه مدت بی تفاوت میشیم نسبت بهش...

گفتم میشه این قانون رو تغییر داد اگر بخواهیم....

با خودمون تمرین کنیم چیزایی که داریمو دوست داشته باشیم یا بهشون عشق بورزیم هر چیز که می خواد باشه...

یاد بگیریم  قدر چیزایی که داریمو بدونیم...

خیلی ها هستن که منو دوست دارن اما من دوسشون ندارم و من هم خیلیا رو دوست دارم که اونها منو دوست ندارند....

این یک حقیقته.....باید با این قانون کنار اومد....

البته بیشتر که زوم کنیم رو این موضوع میبینیم این دوست داشتن ها خیلی چیزها رو به ما یاد میده و باعث رشد افکار ما می شه!

نمیگم اونی که دوستون داره رو دوست داشته باشین حتی اگه خوشتون نیومد ازش....نه اصلا اینطور نیست...

اما بی تفاوت ازشون نگذرین....

در یک جایی از افکارتون بهش فکر کنین...

براش ارزش قائل شین...

همون کاری که دوست دارین اونی که دوسش دارین باهاتون بکنه....

به حرفام فکر کنید...

خیلی حرفا میشه زد حتما در این باره در فرصت های بعدی صحبت خواهم کرد....


لطفا نظر بدین و اگه جایی از حرفام مشکل داشت یا اشتباه میکنم در این مورد خوشحال می شم بهم بگید ....

منتظر نظرات زیباتون هستم.....

تا بعد...

[ یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:,

] [ 21:26 ] [ revive ]

[ ]

یک توپ بسکتبال تو دست من تقریباً 19 دلار می ارزه .
یک توپ بسکتبال تو دست مایکل جوردن تقریباً 33 میلیون دلار می ارزه.
بستگی داره تو دست کی باشه .

-------------------------------------------------
یک توپ بیس بال تو دست من شاید 6 دلار بی ارزه .
یک توپ بیس بال تو دست راجر کلمن 4.75 میلیون دلار می ارزه.
بستگی داره تو دست کی باشه .

-------------------------------------------------
یک راکت تنیس تو دست من بدون استفاده است .
یک راکت تنیس تو دست آندره آقاسی میلیونها می ارزه ...
بستگی داره تو دست کی باشه .

-------------------------------------------------
یک عصا تو دست من می تونه یه سگ هار رو دور کنه .
یک عصا تو دست موسی دریای بزرگ رو می شکافه .
بستگی داره تو دست کی باشه .

-------------------------------------------------
یک تیرکمون تو دست من یک اسباب بازی بچگانه است .
یک تیرکمون تو دست داوود یک اسلحه قدرتمنده .
بستگی داره تو دست کی باشه .

-------------------------------------------------
دوتا ماهی و پنج تیکه نون تو دست من دوتا ساندویچ ماهی میشه .
دوتا ماهی و پنج تیکه نون تو دستای عیسی هزاران نفر رو سیر میکنه .
بستگی داره تو دست کی باشه .






 

همونطور که می بینی، بستگی داره تو دست کی باشه .
پس دلواپسی ها، نگرانی ها، ترس ها، امیدها، رویاها، خانواده ها و نزدیکانت رو به دستان خدا بسپار چون ...

 

 

 

بستگی داره تو دست کی باشه

[ جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:,

] [ 23:15 ] [ revive ]

[ ]

یک روز مردی قصد سفر کرد، دختر مجردی هم داشت که امکان بردن وی نبود،

با خودش گفت دخترم را نزد امین مردم شهر می برم و بعد عازم سفر خواهم شد.

دختر را نزد شیخ برد و ماجرا را برایش توضیح داد و شیخ هم قبول کرد. شب شد و دختر دید شیخ هوس شوم به سرش برده است،

.

.

.

.

برو ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,

] [ 21:14 ] [ revive ]

[ ]

 

دختـــرک بود و پســـــری هوس باز
مشــــروب بود و ســـــــــــی گار
پســـر گــــفت مگه عاشقم نیســـــــــتی؟یه عاشقـــ باید به حرف عـــشقش گوش بده
دختـــرک عاشق بود و حاضـــــر بود هرکاری کنـــه تا پسر باهــاش بمونـــه
پس قبول کرد
پســـر شروع کرد به بوســـیدن/دخترکــ فکر کرد عشق بازیـــه!
جامـــه ی دریده شده/س ک ســــ/شـــ-ــهوت بالـــا/بکـــــــــــ -ــــــارت پاره شده
اشکهای دختــــرک/خنده های پســــر
دختــــرک فهمید چه بـــــــهای سنگینی داره عاشـــق شدن
دختـــــرک موند/پســـــر رفتــــــــــــــــــــــــ
دختــــــــــــرک قصـــــــه ی ما به یاد عشــــق بازیه اولش شد: فاحــــــــــــــــشه!
آری دختــــــــرک قصه ی ما فاحــــــــــــــــشه نام گرفت...
این بود داستــــــــان معشوقـــــــــه ای که فاحــــــــــشه نام گرفـت...

 

 

نظر فراموش نشه لطفا...


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:,

] [ 23:6 ] [ revive ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه